طوایف بنیخالدبنی خالد، نام چند طایفه و خاندان بزرگ عرب و عرب تبار ایران و عثمانی و بعضی از کشورهای عربی میباشد. فهرست مندرجات۲ - طوایف بنیخالد شام ۳ - طوایف بنیخالد اردن ۴ - طوایف بنیخالد عربستان ۵ - طوایف بنیخالد خوزستان ۵.۱ - چگونگی ورود به خوزستان ۵.۲ - نسبت آنان با بنیخالد اطراف بصره ۵.۳ - ساکنان جراحی خوزستان ۶ - خاندان بنیخالد بن ولید ۶.۱ - خالدیان قزوین ۶.۲ - خاندان قزل احمدلو ۷ - فهرست منابع ۸ - پانویس ۹ - منبع ۱ - طوایف قدیم بنیخالدقدیمترین طوایف بنی خالد، بنی خالد بن مالک است که خالد نخع نامیده میشد و نیای بزرگ طوایف نخعی است. [۱]
ابن عنبه، الفصول الفخریّة، ج۱، ص۵۶، چاپ جلال الدین محدث اُرموی، تهران ۱۳۶۳ ش.
دو طایفه دیگر به نام بنی خالدِ ساکن شام و عربستان از جمله طوایف قدیم آن نواحی به شمار میآیند. ۲ - طوایف بنیخالد شامطوایف بنی خالد شام، مرکب از چادرنشینان و یکجانشینانی هستند که در اراضی شرقی حِمْص و حَماة در کشور سوریه به سر میبرند. ۳ - طوایف بنیخالد اردنگروهی از طوایف بنی خالد در اردن سکونت دارند و تابستان را در وادی یَرموک و کنار رودخانه یرموک، قسمتی از مرز اردن و سوریه، میگذرانند. ۴ - طوایف بنیخالد عربستانطوایف بنی خالد عربستان، در سواحل جنوبی خلیج فارس و در ناحیه اَحساء سکونت داشتند. ریاست و حکومت اَحساء پیش از تسلط ملک عبدالعزیز بن محمد بن سعود (حک: ۱۱۷۹ ـ ۱۲۱۸) بر آن سرزمین، با مشایخ بنی خالد بود. از مراکز اصلی بنی خالد، بندر قَطیف در احساء بود. [۴]
آرنولد تالبوت ویلسون، خلیج فارس، ج۱، ص۲۸۷، ترجمه محمد سعیدی، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۵]
محمدعلی بن احمد سدیدالسلطنه، تاریخ مسقط و عمان، ج۱، ص۴۸۸، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، چاپ احمد اقتداری، تهران ۱۳۷۰ ش.
طوایف بنی خالد دهها سال پیش از آنکه احساء به تصرف ابن سعود در آید، در سمت شمال انتشار یافته و از بادیههای قطیف تا حوالی بصره پیش رفته بودند. [۶]
ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۳۴۶، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش.
۵ - طوایف بنیخالد خوزستانچنین به نظر میرسد که گروههایی از طایفه بزرگ بنی خالد، پیش از حکومت زندیان و احتمالاً در طول سده یازدهم به خوزستان وارد شدند و در اطراف شط العرب استقرار یافتند. ۵.۱ - چگونگی ورود به خوزستانشیخ سعدون بنی خالد در ۱۱۰۷ از شاه سلطان حسین اجازه خواست که از راه احساء به سفر حج رود. [۷]
محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری، دستور شهریاران: سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ ه ق پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی، ج۱، ص۱۴۳، چاپ محمدنادر نصیری مقدم، تهران ۱۳۷۳ ش.
همو در ۱۱۰۸ دعوت شیخ مانع مُنْتَفِق، حاکم آن طوایف را برای حمله به بصره پذیرفت و حدود هزار نفر از جنگجویان خود را به محاصره بصره فرستاد. این جنگ بی نتیجه بود و جنگجویان بنی خالد ناگزیر به مساکن خود بازگشتند. [۸]
محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری، دستور شهریاران: سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ ه ق پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۰، چاپ محمدنادر نصیری مقدم، تهران ۱۳۷۳ ش.
در ۱۱۹۰، صادق خان زند که مأمور تصرف شهر بصره شده بود، به محاصره آن شهر پرداخت. طوایف بنی خالد که در همسایگی بصره سکونت داشتند، به حمایت از مردم برخاستند. [۹]
ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۴۷، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش.
[۱۰]
جان ر پری، کریم خان زند، ج۱، ص۲۶۳ـ۲۶۵، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش.
۵.۲ - نسبت آنان با بنیخالد اطراف بصرهنسبت این مردم با طوایف بنی خالد اطراف بصره قطعی نیست، ازینرو بعضی پژوهشگران معاصر درباره طایفه بنی خالد، از طوایف باوی به گونهای یاد میکنند که گویی بازمانده همان طایفه بزرگ و قدیمی بنی خالد است. [۱۱]
یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشایر عرب خوزستان، ج۱، ص۵۰، تهران ۱۳۷۲ ش.
[۱۲]
یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشایر عرب خوزستان، ج۱، ص۷۳، تهران ۱۳۷۲ ش.
در فهرستی که در اواسط سده سیزدهم از طوایف باوی فراهم شده است، طایفهای به نام بنی خالد وجود دارد که به اتفاق طوایف زرقان از اطاعت شیخ عقیل، حاکم طوایف باوی، و همکاری با منوچهر خان معتمد الدوله خودداری کرده و به شیخ ثامر کعبی، متحد محمدتقی خان چهارلنگ، پیوستند. [۱۳]
سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان، ج۱، ص۸۳، گزارشات منتشر نشده ای از سر اوستن هنری لایارد (و دیگران)، ترجمه و حواشی از مهراب امیری، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۱۴]
سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان، ج۱، ص۸۶، گزارشات منتشر نشده ای از سر اوستن هنری لایارد (و دیگران)، ترجمه و حواشی از مهراب امیری، تهران ۱۳۷۱ ش.
۵.۳ - ساکنان جراحی خوزستانظاهراً طایفه بنی خالد، از طوایف منطقه جراحی خوزستان که مرکزشان قصبه خلف آباد است، از همین طوایفاند. جمعیت این طایفه در ۱۳۳۶ ش بالغ بر دویست خانوار بود که در اطراف رودخانه جراحی به چادرنشینی و روستانشینی اشتغال داشتند. ریاست این مردم در همان سالها با شیخ محمود بن جاسم بود که ظاهراً مورد اعتماد مقامات اداری و نظامی خوزستان بود. [۱۵]
محسن ستارمنش، «جغرافیای عشایری منطقه خوزستان»، ج۱، ص۲۰، نامه ماهانه ژاندارمری، سال ۱۰، ش ۲ (فروردین ۱۳۳۷).
۶ - خاندان بنیخالد بن ولیدیکی دیگر از گروههای معروف، خاندان بنی خالد بن ولید است که در ایران و عثمانی و بعضی از کشورهای عربی خاورمیانه سکونت داشتند. ۶.۱ - خالدیان قزویناز جمله آنان خالدیان قزوین است که یک شاخه آنان از فومن بدانجا آمده بودند. سعدالدین قتلغ خواجه و جَدّ او شیخ نورالدین گیل که هر دو از بزرگان صوفیه به شمار میآمدند اصلاً از خالدیان قزوین بودند. [۱۶]
حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۷۹۷، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۷]
حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۸۰۱ـ۸۰۲، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش.
شاخه دیگر خالدیان قزوین از زنجان به قزوین مهاجرت کرده بودند. خواجه صدرالدین احمد خالدی زنجانی مشهور به صدرجهان (مقتول در ۶۹۷)، وزیر معروف ایلخانان مغول، از این خاندان بود. برادر او، قطب الدین حمد، ملقب به قطب جهان قاضی القضات ایران بود و فرزندانش منصب قضاوت قزوین را داشتند. [۱۸]
حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، ج۱، ص۸۰۲، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش.
۶.۲ - خاندان قزل احمدلوبرخی دیگر از خاندانهای معروف و حکومتگر که به خالد بن ولید نسب میرساندند، به نامهای دیگر شهرت داشتند، از جمله خاندان حکومتگر قزل احمدلو که از ۶۹۰ تا ۸۶۶ امارت نواحی قَسْطَمُونی و سینوپ و بُرغلو واقع در شمال ترکیه و کناره دریای سیاه را بر عهده داشتند و به اسفندیاریان و اسفندیار اوغلی مشهور بودند. [۱۹]
یوزف فون هامر ـ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی، ج۲، ص۱۲۹۷، ترجمه میرزا زکی علی آبادی، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۶۹ ش.
[۲۰]
یوزف فون هامر ـ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی، ج۲، ص۱۴۴۸ـ۱۴۴۹، ترجمه میرزا زکی علی آبادی، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۶۹ ش.
[۲۱]
ادوارد ریترفون زامباور، نسب نامه خلفا و شهریاران و سیر تاریخی حوادث اسلام، ج۱، ص۲۲۴ـ۲۲۵، ترجمه و تحشیه محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۵۶ ش.
[۲۲]
حسن روملو، احسن التواریخ، ج۱، ص۳۹۸ـ۳۹۹، چاپ عبدالحسین نوائی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۹ ش.
[۲۳]
حسن روملو، احسن التواریخ، ج۱، ص۵۷۴، چاپ عبدالحسین نوائی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۹ ش.
مصطفی پاشا سرعسکر عثمانی در جنگ با شهسواران مالت در ۹۷۳ و برادرش شمسی پاشا، شاعر عثمانی و از ندیمان سلطان مراد سوم، بازماندگان این خاندان بودند. [۲۴]
یوزف فون هامر ـ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی، ج۲، ص۱۲۹۶ـ۱۲۹۹، ترجمه میرزا زکی علی آبادی، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۶۹ ش.
[۲۵]
یوزف فون هامر ـ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی، ج۲، ص۱۴۴۸، ترجمه میرزا زکی علی آبادی، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۶۹ ش.
۷ - فهرست منابع(۱) ابن عنبه، الفصول الفخریّة، چاپ جلال الدین محدث اُرموی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۲) جان ر پری، کریم خان زند، ترجمه علی محمد ساکی، تهران ۱۳۶۵ ش. (۳) حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۴) حسن روملو، احسن التواریخ، چاپ عبدالحسین نوائی، ج ۱۱، تهران ۱۳۴۹ ش. (۵) ادوارد ریترفون زامباور، نسب نامه خلفا و شهریاران و سیر تاریخی حوادث اسلام، ترجمه و تحشیه محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۵۶ ش. (۶) محسن ستارمنش، «جغرافیای عشایری منطقه خوزستان»، نامه ماهانه ژاندارمری، سال ۱۰، ش ۲ (فروردین ۱۳۳۷). (۷) محمدعلی بن احمد سدیدالسلطنه، تاریخ مسقط و عمان، بحرین و قطر و روابط آنها با ایران، چاپ احمد اقتداری، تهران ۱۳۷۰ ش. (۸) سیری در قلمرو بختیاری و عشایر بومی خوزستان، گزارشات منتشر نشده ای از سر اوستن هنری لایارد (و دیگران)، ترجمه و حواشی از مهراب امیری، تهران ۱۳۷۱ ش. (۹) یوسف عزیزی بنی طرف، قبایل و عشایر عرب خوزستان، تهران ۱۳۷۲ ش. (۱۰) ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبایی مجد، تهران ۱۳۶۹ ش. (۱۱) عمررضا کحاله، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲. (۱۲) محمدابراهیم بن زین العابدین نصیری، دستور شهریاران: سالهای ۱۱۰۵ تا ۱۱۱۰ ه ق پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی، چاپ محمدنادر نصیری مقدم، تهران ۱۳۷۳ ش. (۱۳) آرنولد تالبوت ویلسون، خلیج فارس، ترجمه محمد سعیدی، تهران ۱۳۶۶ ش. (۱۴) یوزف فون هامر ـ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی، ترجمه میرزا زکی علی آبادی، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۶۹ ش. ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «طوایف بنی خالد»، شماره۱۹۷۷. |